فرهنگ اقتصادی ایرانیان؛ چکیدهای از مهمترین یافتهها
فرهنگ اقتصادی عبارت است از نگرشها، گرایشها، رفتارها و کنشهای اقتصادی افراد در یک اجتماع و هر آنچه که افراد در مورد پدیدههای اقتصادی میاندیشند و در حوزة اقتصاد عمل میکنند. نگرشها و گرایشها بیانگر وجه ذهنی فرهنگ اقتصادی و کنشها وجه عینی آن به شمار میرود، اما خودِ کنشها بر گرایشها و نگرشهای ذهنی افراد استوار هستند؛ برای مثال خساست به خرج دادن یا تجملگرایی کنشهایی هستند که هر یک از دیدگاههای خاصی ناشی میشوند. دیدگاهها و نگرشها نیز تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی هستند. ترکیب مفاهیمی مثل فرهنگ و اقتصاد نشاندهنده اثرپذیری کنش اقتصادی از دیگر حوزهها است. پیمایش نگرشهای اقتصادی ایرانیان در سال ۱۳۹۹و توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، با هدف سنجش ویژگیهای فرهنگی اقتصادی جامعه ایران، انجام شده است. در ادامه مهمترین یافتههای این نظرسنجی توسط موسسه کیو ارائه خواهد شد.
بر اساس یافتههای حاصل از پیمایش ملی نگرشهای اقتصادی ایرانیان، ۶۱.۱ درصد از پاسخگویان احتمال رسیدن به خواستههای اقتصادی خویش در ایران را کم و تنها ۱۳.۷ درصد آن را زیاد ارزیابی کردهاند. بنابراین، بر اساس این یافتهها بیشتر ایرانیان امید زیادی به دستیابی به اهداف اقتصادی خویش ندارند.
با توجه به اینکه افراد ارزیابی مناسبی از شرایط نداشته و درعینحال بسیاری از آنها نتوانستهاند پسانداز داشته باشند احتمال موفقیت اقتصادی خویش در ایران را کم ارزیابی کرده و درعینحال امید آنها برای بهبود وضعیت اقتصادی جامعه و کاهش نابرابری در آینده زیاد نیست. در پیمایش نگرشهای اقتصادی ایرانیان ۶۲.۲درصد از پاسخگویان معتقدند در ۵ سال آینده وضعیت اقتصادی کشور بدتر میشود. بدین ترتیب، بیشتر پاسخگویان، انتظار زیادی برای بهبود وضعیت اقتصادی خویش و جامعه ندارند و معتقدند که وضعیت اقتصادی جامعه در سالهای آینده بدتر خواهد شد و احتمالاً کنشهای اقتصادی خویش را متناسب با این دیدگاه تنظیم کنند.
همچنین یافتههای این پیمایش در خصوص میزان موافقت افراد با سبک زندگی مرفه نشان میدهند که ۴۷.۸ درصد از پاسخگویان موافقت خود را با زندگی مرفه و لاکچری دیگران در کشور بیان کردهاند و ۴۱.۷ درصد نیز با این سبک زندگی مخالف هستند. این یافتهها نشان میدهند نوعی دوقطبی در نگرش به این موضوع در کشور وجود دارد که وزن طرفداران تجملگرایی سنگینتر است.
این نگرش برحسب جایگاه طبقاتی افراد متفاوت است. مطابق با آنچه در نمودار زیر قابل مشاهده است، افرادی که خود را متعلق به طبقه بالا و متوسط رو به بالا میدانند، موافقت بیشتری با سبک زندگی مرفه و لوکس دارند که البته این دسته اغلب کسانی هستند که امکان پیگیری این نگرش را نیز دارند، این در حالی است که طبقه پایین یا متوسط رو به پایین هرچند به لحاظ ذهنی با چنین سبک زندگیای موافقت داشته باشد، فاقد توان مالی برای تحقق آن است.
علاوه بر این، در پیمایش نگرشهای اقتصادی ایرانیان پرسش از علت فقر مطرحشده و در پاسخ به این پرسش که «بعضیها میگویند اینکه گروهی در جامعه فقیرند، تقصیر خودشان است چون بهاندازه کافی کار و تلاش نمیکنند. شما چقدر با این نظر موافقید؟» ۶۸.۶ درصد از پاسخگویان به میزان کم و خیلی کم با این موضوع موافق هستند و در مقابل تنها ۱۲.۳ درصد موافقت خود را به میزان زیاد/خیلی زیاد با آن اعلام کردهاند. بدین معنا است که افراد عامل فقر را در بیرون از خود فرد جستجو میکنند که این امر می-تواند یا ساختارهای اقتصادی ناسالم و مولد نابرابری و فقر یا سودجویی و منفعتطلبی افراد جامعه باشد.
این نگرش بهگونهای دیگر در مورد ثروتمند شدن نیز وجود دارد؛ در همین پیمایش ۵۱.۸ درصد از افراد با این گزاره که «موفقیت ثروتمندان در جامعه ما محصول کار و تلاش آنها است» مخالف و تنها ۱۸.۵ درصد از پاسخگویان معتقدند که موفقیت ثروتمندان در جامعه ما محصول کار و تلاش آنها است.
مردم تصور مثبتی از کنش اقتصادی دیگران ندارند و آنها را افرادی سودجو و مترصد فرصت برای کلاه گذاشتن سر همدیگر میدانند. این امر نشان میدهد که پنداشت مردم نسبت به دیگران منفی است و به آنها اعتماد ندارند. چنین امری زمینه برای همکاری اقتصادی را محدود میکند. درواقع، سودجویی شخصی بخشی از فرهنگ اقتصادی و یک آفت برای مشارکت اقتصادی است. بر اساس یافتههای حاصل از پیمایش نگرشهای اقتصادی ایرانیان، ۷۰.۹ درصد از پاسخگویان معتقدند که در جامعه، بیشتر مردم به دنبال منافع و سود شخصی هستند و به منافع دیگران فکر نمیکنند. بدین ترتیب، افراد دیگران را سودجو تلقی میکنند که این موضوع عرصه را برای مشارکت اقتصادی تنگ میکند.
مؤلفههای فرهنگ اقتصادی، در هر جامعهای، از دیگر مؤلفههای فرهنگی آن جامعه تبعیت میکنند. یافتههای پیمایشهای مختلف میزان اعتماد عمومی در جامعه را کمابیش پایین نشان دادهاند. در چنین فضای اعتماد ناپذیری، فعالیتهای اقتصادی و شرایط برای راهاندازی کسبوکار دشوار میشوند و کارهای واسطهای و دلالی رونق بیشتری میگیرند. اگر اعتماد نباشد، شراکت اقتصادی همشکل نمیگیرد و شاهد نوعی فردگرایی در عرصه اقتصاد خواهیم بود. امروزه در جامعه، اعتماد به دیگران برای شراکت اقتصادی بالا نیست؛ و ۴۷.۶ درصد از پاسخگویان میزان اعتماد در جامعه ما را برای مشارکت اقتصادی کم بیان کردهاند. این اعتماد پایین با میزان اعتماد در دیگر حوزههای زندگی سیاسی- اجتماعی جامعه همخوانی دارد.
نگرشهای اقتصادی و فرهنگ رفتار اقتصادی افراد تأثیر عمیقی بر (عدم) انباشت سرمایه و سرمایهگذاری در همان جامعه دارد. بخشی از نگرشهای اقتصادی متأثر از پنداشتی هستند که افراد از محیط پیرامون دارند. در شرایطی که تورم بالا و از سوی دیگر، فعالیت تولیدی با دشواری مواجه باشد، فعالیتهای واسطهای سودآوری بالاتری خواهند داشت. بر این اساس، تعداد زیادی از مردم ایران دست به خرید طلا و ارز برای سودآوری میزنند. بر اساس برخی گزارشها، حجم بالایی از سرمایه بهصورت طلا و ارز در خانههای مردم انباشت و ذخیرهشده است که اگر وارد حوزه تولید شود، میتواند تحولآفرین باشد. باوجودآنکه تعداد زیادی از مردم به خرید طلا و ارز بهعنوان پسانداز و سرمایهگذاری دستزدهاند، نگرش مثبتی به این موضوع، باهدف کسب سود، ندارند. مطابق یافتههای پیمایش ملی نگرشهای اقتصادی ایرانیان، ۶۶.۳ درصد از مردم به میزان کم یا خیلی کم با خریدوفروش طلا و ارز با نیت کسب سود موافق هستند (البته این متفاوت با فعالیت صرافیها و طلافروشی هاست) و آن را به لحاظ اخلاقی امری نادرست میپندارند.
با آگاهی از نگاه مردم نسبت به مطمئنترین راههای سرمایهگذاری میتوان مسیر حرکت پسانداز و سرمایهگذاری آنها را پیشبینی کرد. در پیمایش ملی نگرشهای اقتصادی ایرانیان، ۵۳.۴ درصد از پاسخگویان مطمئنترین راه سرمایهگذاری را به کار انداختن کسبوکار میدانند؛ و خرید مسکن و زمین با ۳۴.۳ درصد در رتبه دوم قرار دارد. همچنین، فقط ۴.۶ درصد از پاسخگویان خرید طلا و ارز را مطمئنترین راه سرمایهگذاری میدانند و این با مورد قبلی همخوانی دارد که مردم خریدوفروش طلا و ارز را برای کسب سود به لحاظ اخلاقی درست نمیدانستند.
یکی دیگر از حوزههای فرهنگ اقتصادی مردم نگرش آنها نسبت به سرمایهگذاری خارجی و تأثیر آن بر وضعیت داخلی کشور است. چنانچه مردم نگاه مثبتی به این موضوع نداشته باشند، بهاحتمالزیاد پذیرش سرمایهگذاری خارجی از سوی مردم دشوار خواهد بود. یافتههای پیمایش ملی نگرشهای اقتصادی ایرانیان نشان میدهد که ۵۶.۳ درصد از پاسخگویان سرمایهگذاری خارجی در داخل را برای بهبود اوضاع داخلی ضروری میدانند. اگر دیدگاه مقابل آن را هم در نظر بگیریم، فقط ۱۳.۹ درصد اعتقاد دارند که سرمایهگذاری خارجی وضعیت کشور را بدتر میکند. بدین ترتیب، دستکم نیمی از بدنه اجتماعی نگاه مساعد مثبتی به سرمایهگذاری خارجی در ایران دارند و این به معنای آمادگی جامعه برای پذیرش سرمایههای خارجی است.
در کنار نگاه به سرمایهگذاری خارجی، طی سالهای اخیر بحث حمایت از تولید داخلی به طرقی از قبیل خرید کالای داخلی بهجای کالای خارجی مطرح میشود. برخی معتقدند که راه توسعه و بهبود صنعت کشور از دریچه خرید کالاهای داخلی میگذرد؛ و مردم را به این موضوع تشویق میکنند. در سطح نظر، ۷۴.۱ درصد از پاسخگویان با این موضوع موافق هستند که حتی وقتی توان خرید کالای خارجی داریم، بهتر است برای حمایت از تولید داخلی، کالاهای ایرانی بخریم.
همراستا با مورد فوق، ۵۳.۹ درصد از پاسخگویان با این ایده که «تعرفه واردکردن خودروی خارجی برداشته شود و مردم باقیمت ارزان خودروی خارجی سوار شوند، حتی به بهای تعطیلی خودروسازهای داخلی» موافقاند. این موضوع نشان میدهد که بیشتر مردم استفاده از کالای باکیفیت را بر داخلی یا خارجی بودن آن ترجیح میدهند. بنابراین، بهجای تأکید بر خرید کالاهای داخلی باید به سمت افزایش کیفیت کالاها حرکت کرد که در این صورت، خرید کالای ایرانی موردحمایت جامعه قرار خواهد گرفت.
یارانه یکی از محورهای موردبحث در سیاستهای اقتصادی به شمار میرود و تحت تأثیر افکار عمومی، تغییر در آن حساسیتزاست. با توجه به اینکه پرداخت یارانه نقدی نقش مهمی در تأمین معیشت بخش عمدهای از جمعیت دارد، نگاه گروههای مختلف اجتماعی به چگونگی پرداخت آن متفاوت است. امروزه، قشر بزرگی از جامعه به لحاظ اقتصادی در وضعیت نامناسبی قرار دارند و تحمل افزایش هزینههای زندگی را بیش از این ندارند. یکی از راهکارها برای جلوگیری از افزایش قیمتها با کنترل آن استفاده از یارانه برای کالاهای اساسی است. امروزه، ۶۳.۵ درصد از پاسخگویان بر این نظر هستند که بهتر است یارانهها فقط به اقشار نیازمند پرداخت شوند، نه به همه. این دیدگاه متکی به این ایده است که یارانهها باید در جهت بهبود زندگی فقیران باشند، نه منابعی که بین همگان توزیع شوند.
تقریباً همه پاسخگویان موافق اصل پرداخت یارانه هستند، اما نظر آنها در مورد گروه هدف یکسان نیست. ۶۳.۵ درصد از پاسخگویان اعتقاد دارند که بهتر است یارانهها فقط به افراد نیازمند پرداخت شوند و بنابراین، خواهان اصلاح شیوه فعلی پرداخت هستند. در مقابل، ۳۴.۲ درصد نیز خواهان پرداخت آن به همگان هستند. یکی از وجوه اصلاح پرداخت یارانهها حذف آن برای کالاهایی (مثل بنزین است که به باور عدهای بیشترین استفاده از آن نصیب طبقات بالا و کسانی میشود که مستحق دریافت آن نیستند. بر اساس یافتههای پیمایش ملی نگرشهای اقتصادی ایرانیان، ۴۸ درصد از پاسخگویان با حذف یارانههای مربوط به بنزین، برق، گاز، گوشت، روغن و نظایر آن و پرداخت معادل پولی آن به مردم موافقات کمی داشتتهاند که میتوان آن را تعبیر به مخالفت کرد و در مقابل، ۳۸.۶ درصد به میزان زیادی با آن موافق هستند. افرادی که مخالف حذف این دسته از یارانهها هستند، نگران افزایش بیشتر قیمتها هستند که زندگیشان بهواسطه آن آسیب میبیند.
از دیگر یافتههای این پژوهش، میزان موافقات مردم با تعطیلی مدارس خصوصی است که به مدارس غیرانتقائی معروف شدهاند. بر این اساس حدود ۷۰درصد از پاسخگویان به میزان زیادی موافق با تعطیلی مدارس غیرانتفاعی هستند.
ما را در ارتباط باشید:
info@keyou.ir
تلگرام: @keyouanalytics
اینستاگرام: @keyou.analytics
توئیتر: @KeyouAnalytics
انتهای پیام/